دوستی را دیدم که خیلی ناراحت و پریشان بود. دلیلش را پرسیدم. گفت: با زحمت و تلاش 4 کارگر و اوسای افغانی را از چندجا گیر و با هماهنگی آنها را جذب کار چندروزه ای برای کاری خاص در کارخانه ای در انارک نمودم. پیگیری نمودم و در بعدازظهر چند روز گذشته به نایین رسیدند و وقتی انارک رسیدند یکی از آنها گفت: الان خسته ایم و فردا می آییم! فردا صبح خبری از آنها نشد و دیگر پاسخی به همراهم ندادند. من مانده بودم و کاری ناتمام. آنها در انارک به خانواده افغان به رهبری فردی شناخته شده معروف به گ.م. پیوسته بودند که تقریباً هیچ کاری او و خانواده اش نمی کنند بجز اینکه تمامی افغانهای شهر را زیر سیطره و نفوذ قدرت خود گرفته است.
چند ماه پیش پس از کدورتی بین دولت ایران و افغانستان، افغانهای پایین دست در انارک چمع آوری و به افغانستان بازگردانده شدند ولی این شخص خود را مخفی و از دست مأموران در رفت. در شهر انارک هیچ افغانی را نداریم که به او گوش ندهد. تا اینجا مشکلی با او پیش نمی آید. به درد دل دیگری می پردازیم. او می گفت چندبار برای گرفتن چند کارگر نزد آنان رفتیم و ما را به او پاس دادند. قول مساعد برای فردا داد ولی چند روز دیگر هم مراجعه ولی بجز قول برای فردایی که هرگز نیامد در پایان به ناامیدی و بیکار شدن استاد بنای ایرانی و کارگرانش و خسارت به نتیجه ای دیگر نرسیدیم. نان و نمک و خدمت همشهریان انارکی نتیجه ای واژگون داد و او را جسور و بدقول کرده بود و از عاقبت بدقولی خود ابراز پشیمانی نمی نمود.
دیگری می گفت: درخواست دو یا سه کارگر روزمزد برای انتقال میزانی خاک به فاصله حداکثر 11 متری با فرقون لاستیک بادی به او دادیم و دیگری زنگ زد و درخواست 700 هزار تومان به صورت پیمانی داد. برآورد این حمل کوتاه با توجه به تجربه قبلی 9 ساعت نفرکارگر بود که با در نظر گرفتن تعیین 150 هزار تومان برای هر کارگر افغان و 100 هزار تومان برای کارگر ایرانی که توجه شما را به این اختلاف 50 هزار تومان اختلاف بین کارگر ایرانی و افغان جلب می نمایم. ولی مشکل بزرگتر این است که برای 9 ساعت نفر کارگر چرا بایستی 700 هزار تومان درخواست شود؟ آیا هیچ کارگر ایرانی تا بحال در انارک چنیین پیشنهادی را داده است که نشان از بیشتر جسور شدن این شخص در انارک می دهد.
در انارک تابحال افغانی های زیادی آمده و رفته اند که درخواستشان برای دستمزد روزانه با کارگران هموطن در انارک یکی بود ولی اکنون گ.م. چنان عرصه را گل آلود یافته است که بیش از کارگر ایرانی برای کارگران افعان درخواست و در مواردی پیشنهاد کارمزد روزانه را نمی پذیرد و قیمت های محیرالعقول پیمانکاری می دهد و تابحال از بی خبری مسئولان سوءاستفاده و قیمت گذار کارگران بازار ساخت و ساز در انارک شده است، او کیست که چنین اجازه ای به خود داده است؟ آیا در افغانستان می توانست چنین کند؟ آیا در انارک مرجعی نیست که جلوی این فرد را بگیرد، سر ماری که دارد اژدها می شود را بزند و جلوی شهوت بی اندازه اش برای ول گشتن او و خانواده اش و جمع آوری پول استثمار هم میهنانش را بگیرد؟
این رویه در دیگر کارهای خدماتی و ساختمانی توسط دیگر ساکنان انارک که انارکی نیستند هم مد شده است و قیمت هایی را می پرانند ولی آنان هنوز سر مشخصی ندارند و سازماندهی نشده اند. دور از انتظار نیست این رویه گسترش یابد و بیکاره ای سر آنان شود و قیمت ساخت ساختمان از اینی که هست بیشتر شود و مهاجرت همشهریانی افزون شود.
تنها راه گریز از این فساد، دورکردن او و خانواده بی کاره اش از انارک و استان اصفهان و حتی دیپورت به افعانستان می باشد تا تصمیم مسئولان ذیربط برای این مرکز تصمیم گیری برای دیگر افغانها و برهم زننده بازار کار در انارک چه باشد؟ بدون او کارگران زحمتکش افغانستان و دنبال کنندگان آنها به رویه قبلی باز خواهند گشت و ثمره تلاششان را خود خواهند گرفت و بجای برهم زدن قیمت خدمات در انارک به پیروی از قیمت خدمات همشهریان گرامی در انارک خواهند پیوست.