28
شنبه, دسامبر
شنبه, ۰۸ دی ۱۴۰۳

مشارکت خیران نیکوکار استان اصفهان در ۲۸ پروژه داوطلبی هلال‌احمر

معاون داوطلبان جمعیت هلال‌احمر استان اصفهان از خدمات نقدی و غیرنقدی خیران نیکوکار استان اصفهان در ۲۸ پروژه داوطلبی به ارزش چهار میلیارد و ۸۸۳ میلیون ریال در نیمه اول اسفندماه سال ۱۳۹۹ خبر داد.

محمدنوید متقی در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا، در خصوص کمک خیران نیکوکار در ۲۸ پروژه داوطلبی، اظهار کرد: خیران نیکوکار استان اصفهان در تعامل با شعب جمعیت هلال‌احمر استان اصفهان در قالب ۲۸ پروژه داوطلبی در نیمه اول اسفند ماه سال ۱۳۹۹ مشارکت داشته‌اند.

وی با بیان ارزش ریالی این پروژه‌ها، افزود: بالغ بر چهار میلیارد و ۸۸۳ میلیون ریال ارزش این پروژه‌ها بوده که شامل اهدای سه میلیارد ریال جهت تکمیل ساختمان پایگاه امداد و نجات تیران وکرون، اهدای موکت و فرش و دستگاه تنیس روی میز به پایگاه امدادی دامنه در شهرستانفریدن بوده است.

معاون داوطلبان جمعیت هلال‌احمر استان، تاکید کرد: علاوه بر این موارد کمک به تجهیز آمبولانس پایگاه امداد و نجات انارک، اهدای تجهیزات پزشکی به خانه هلال روستای حسن‌آباد مبارکه، اهدای تجهیزات پزشکی شامل تخت برقی، تشک، کپسول اکسیژن و ویلچر در شهرستان‌های تیران و کرون و گلپایگان و مبارکه از خدمات این پروژه‌های داوطلبی بوده است.
متقی خاطرنشان کرد: این ۲۸ پروژه داوطلبی که با مشارکت خیران استان اصفهان انجام شد شامل اهدای بسته‌های غذایی در شهرستان‌های نائین، خوانسار، فریدونشهر، پرداخت هزینه‌های دارو و درمان و خدمات فیزیوتراپی در شهرستان‌های خوانسار،برخوار،فریدن و مبارکه، اهدای پوشاک به سرای سالمندان نائین، اهدای ۱۰۰ عدد سیم کارت به دانش‌آموزان نیازمند روستای بلان و کمال آباد و اهدای لوازم خانگی بوده است.
(کد خبر 490766 ـ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۱۲:۳۲)

به سراغ امیرالمومنین (ع) رفتند و از ایشان خواستند تا خلافت را بر عهده گیرند. 
حضرت علی (ع) خود در این مورد گوید: به خدایی که دانه را کفید و جان را آفرید، اگر این بیعت کنندگان نبودند و یاران حجت بر من تمام نمی نمودند و خدا علما را نفرموده بود تا ستمکار شکمباره را برنتابند، و به یاری گرسنگان ستمدیده بشتابند، رشته این کار را از دست می گذاشتم و پایانش را چون آغازش می انگاشتم، و چون گذشته خود را به کناری می داشتم، و می دیدید که دنیای شما را به چیزی نمی شمارم و حکومت را پشیزی ارزش نمی گذارم. 
بار خدایا! تو می دانی که من در پیِ زمامداری و حکومت و برتری جویی و ریاست نبودم؛ بلکه تنها در پیِ اقامه حدود و اجرا کردن شریعت، نهادن امور بر جای خود، رساندن حقوق صاحبان حق، حرکت بر روش پیامبرت و هدایت گمراهان به نور هدایت بودم. علی (ع) در دوران خلافت سه خلیفهٔ اول در جنگ‌ها شرکت نکرد.
در زمان خلافت حضرت سه جنگ با سه دسته با نام های ناکثین، قاسطین و مارقین درگرفت. علت جنگ جمل (جنگ با ناکثین) آن بود که طلحه و زبیر از این که در حکومت علی (ع) به استانداری منطقه ای منصوب شوند مأیوس و نومید شدند. از طرف دیگر، از جانب معاویه به هر دو نفر نامه ای، تقریباً به یک مضمون، رسید که آنان را به «امیرالمؤمنین» توصیف کرده و یادآور شده بود که از مردم شام برای آن دو بیعت گرفته است و باید هر چه زودتر شهرهایکوفه و بصره را اشتغال کنند، پیش از آن که فرزند ابوطالب بر آن دو مسلط شود و شعار آنان در همه جا این باشد که خواهان خون عثمان هستند و مردم را بر گرفتن انتقام او دعوت کنند.
این دو صحابی ساده لوح فریب نامه ی معاویه را خوردند و تصمیم گرفتند که از مدینه به مکه بروند و در آنجا به گردآوری افراد و ساز و برگ جنگ بپردازند و عایشه همسر رسول خدا (ص) همراه آنان سوار بر شتر سرخ مو عازم جنگ شد. عایشه می گفت: مردم! عثمان به ناحق کشته شده است و من انتقام خون او را می گیرم.
جنگ با شکست ناکثین پایان یافت. سپس حضرت کوفه را به عنوان مرکز خلافت برگزیدند که دو علت آن این است که: بیشتر سربازان و جان نثاران امام را مردم کوفه و حوالی آن تشکیل می دادند. زیرا امام برای سرکوبی پیمان شکنان به وسیله صحابی بزرگ، عماریاسر و فرزندان گرامی خود امام حسن (ع) از مردم کوفه، که مرکز مهم عراق بود، استمداد طلبید و گروه انبوهی از مردم آن منطقه به ندای امام پاسخ مثبت گفتند و همراه نمایندگان وی عازم جبهه شدند پس از آن که امام در نبرد با ناکثان پیروز شد و دشمن را تار و مار ساخت، حق شناسی ایجاب می کرد که از خانه و زندگی این مردم دیدن کند و لبیک گویان و جهادگران خود را تقدیر و متقاعدان و بازماندگان از جهاد را توبیخ و مذمت نماید.
امام (ع) می دانست که شورش پیمان شکنان گناهی است از گناهان معاویه که آنان را به نقض میثاق تشویق کرده. اکنون که تیر این یاغی به خطا رفته و شورش پایان یافته بود باید هر چه زودتر ریشه ی فساد قطع و شاخه ی شجره ی ملعونه ی بنی امیه از پیکر جامعه اسلامی بریده می شد. لذا با سپاهی عظیم از کوفه حرکت فرمود و در بیابان صفین با معاویه برخورد کرد. و به این ترتیب، نبردی سخت و طولانی بین سپاه عراق و شام درگرفت.
جنگ صفین هر چند به سود امام (ع) پیش رفت ولی به علت جهالت عده ای و فریبکاری عمروعاص کار به حکمیت کشید. در حکمیت هم حکم امام (ع) که خلاف میل ایشان انتخاب شده بود جهالت کرد و خلافت به عهده معاویه افتاد.
پس از جنگ صفین جهالی که تن به حکمیت دادند گفتند گناه کرده ایم و توبه کردیم، علی (ع) نیز باید توبه کند. سپس در محلی به نام نهروان جمع شدند و شروع به ایجاد اخلال در کار امام (ع) نمودند. تلاش امام (ع) برای هدایتشان بی فایده بود، بنابراین لشگری را عازم جنگ با آنان کردند که در نهایت با شکست خوارج پایان یافت.
خلافت ظاهری آن حضرت قریب به پنج سال طول کشید و در بیشتر آن با منافقان مشغول قتال و جدال بودند و پیوسته بعد از حضرت رسول (ص) مظلوم بودند و اظهار مظلومیت خویش می فرمودند و از کثرت نافرمانی و نفاق مردم خویش دلتنگ بودند و طلب مرگ از خدا می نمودند و از شهادت خود بدست ابن ملجم (یکی از بازماندگان خوارج) خبر می دادند و گاهی می فرمودند که چه مانع شده است بدبخت ترین امت را که محاسن مرا از خون سرم خضاب کند؟
و سرانجام در 63 سالگی پس از 30 سال امامت در شب 19 ماه مبارک رمضان سال چهل هجری حضرت سیدالاوصیاء بدست شقی ترین فرد هنگامی که مشغول خواندن نماز صبح در مسجد کوفه بود  توسط عبدالرحمن بن ملجم و با یک شمشیر زهرآگین از ناحیهٔ سر ضربت خورد. از اولین و آخرین محاسن مبارکش از خون سر خضاب شد و در شب بیست و یکم ماه رمضان که مصادف با (11 بهمن ماه 39 خورشیدی)  شب جمعه بود، رحلت فرمودند و در نجف به خاک سپرده شدند.

از میان آثار به جای مانده از امام علی (ع) مشهورتر از همه، مجموعه ای از خطبه ها، نامه ها و کلمات قصار آن حضرت (حکمت ها) است که تحت عنوان نهج البلاغه گردآوری شده و در قرن چهارم، توسط یکی از علمای بزرگ به نام سیّد رضی (395 406 ق) تنظیم گردیده است.

نخستین همسر امیرالمؤمنین علی (ع) که 9 سال تمام، تنها همسر امام به حساب می آمد، حضرت فاطمه زهرا علیهاسلام بود.

انارک نیوز - امام حسن (ع) فرزند امير مؤمنان حضرت علی بن ابيطالب (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س) دختر پيامبر خدا (ص) است و در پانزدهم رمضان سال سوم هجرت (13 اسفندماه 3 خورشیدی) در مدينه تولد يافت. وي نخستين پسر این خاندان بود. رسول اکرم (ص) بلافاصله پس از ولادتش او را گرفت و در گوش چپش اقامه گفت. سپس برای او گوسفندی قربانی کرد، سرش را تراشيد و هم وزن موی سرش نقره به مستمندان داد و از آن هنگام آيين عقيقه و صدقه دادن به هم وزن موی سر نوزاد سنت شد. اين نوزاد را "حسن" نام داد و اين نام در جاهليت سابقه نداشت. کنيه او را ابومحمد نهاد و اين تنها کنيه اوست. لقب های او سبط، سيد، زکي و از همه معروفتر "مجتبي" اشاره به بخشندگی مي باشد. از اهل بیت و نیز پنج تن آل عبا (پیامبر (ص) حضرات علی و فاطمه و حسن و حسین (ع) را زیر عبای خود گرفت و آنها را اهل بیت نامیده و بیان داشت که اینها از هر گونه گناه و آلودگی پاک هستند) به شمار می‌آید. 
پيامبر اکرم (ص) به حسن و برادرش حسين علاقه خاصی داشت و بارها مي فرمود که حسن و حسين فرزندان منند و به پاس همين سخن علی به ساير فرزندان خود مي فرمود : "شما فرزندان من هستيد و حسن و حسين فرزندان پيغمبر خدايند ".
امام حسن (ع) کمی بیش از هفت سال  زمان جد بزرگوارش را درک نمود و در آغوش مهر آن حضرت به سر برد و پس از رحلت پيامبر (ص) که با رحلت حضرت فاطمه (س) دو ماه يا سه ماه بيشتر فاصله نداشت، تحت تربيت پدر بزرگوار خود قرار گرفت.
امام حسن (ع) از جهت منظر و اخلاق و پيکر و بزرگواری به رسول اکرم (ص) بسيار مانند بود. دارای رخساری سفيد آميخته به اندکی سرخي، چشمانی سياه، گونه ای هموار، محاسنی انبوه، گيسوانی مجعد و پر، گردنی سيمگون، اندامی متناسب، شانه اي عريض، استخوانی درشت، ميانی  باريک، قدی ميانه. سيمايی نمکين و چهره ای در شمار زيباترين و جذاب ترين چهره ها.
حسن به همراه فرزندان دیگر صحابیون نامدار محمد، مانند عبدالله بن زبیر و عبدالله بن عمر، در هنگام محاصره عثمان، در دفاع از وی شرکت داشته‌است. پس از به خلافت رسیدن پدرش امام علی(ع) و شروع جنگ‌های داخلی، او به کوفه فرستاده شد تا از بیعت مردم کوفه با حکومت پدرش اطمینان حاصل کرده و در صورت امکان، سپاهی از مردم آن شهر را برای حمایت لشکریان پدر در جنگ جمل فراهم آورد. او همچنین پدرش را در جنگ صفین یاری کرد.
امام حسن (ع) پس از شهادت پدر بزرگوار خود به امر خدا و طبق وصيت آن حضرت، به امامت رسيد و مقام خلافت را نيز اشغال کرد، بعد از مرگ پدر، عبیدالله بن عباس مردم را به بیعت با امام حسن (ع) فرا خواند. مردم با شوق و رغبت با امام حسن (ع) بيعت کردند. و اين روز، همان روز وفات پدرش، يعنی روز بيست و يکم رمضان سال چهلم از هجرت بود. نزديک به شش ماه به اداره امور مسلمين پرداخت. 
امام حسن (ع) در این مدت وقتی  طغيان و عصيان معاويه را در برابر خود ديد يا نامه هايی  او را به اطاعت و عدم توطئه و خونريزی فرا خواند ولی معاويه در جواب امام (ع) تنها به اين امر استدلال می کرد که: من درحکومت از تو با سابقه تر و در اين امر آزموده تر و به سال از تو بزرگترم ! گاه معاويه در نامه های  خود با اقرار به شايستگی امام حسن (ع) می نوشت: "پس از من خلافت از آن توست زيرا تو از هر کس بدان سزاوار تری". در اين مدت ، معاويه که دشمن سرسخت امام علی (ع) و خاندان او بود و سالها به طمع خلافت (در آغاز به بهانه خونخواهی عثمان) جنگيده بود، به عراق که مقر خلافت امام حسن (ع) بود لشکر کشيد و جنگ آغاز کرد.
 در مظلم ساباط، یکی از خوارج به نام جراح بن سنان اسدی در حالی که فریاد می‌کشید که تو همانند پدرت علی کافر شده‌ای، با خنجری به امام حسن (ع) حمله برد و رانش را زخمی کرد که از آن خون بسیاری رفت. بهر حال وضعی برای امام (ع ) پيش آمد که جز "صلح" با معاويه، راه حل ديگری نماند. امام حسن (ع) پيشنهاد صلح کرد. سرانجام پيشنهاد صلح معاويه مورد قبول امام حسن (ع) واقع شد، از شرط هايی که در قرار داد صلح آمده بود اينهاست: معاويه موظف است درميان مردم به کتاب و خدا و سنت رسول خدا (ص) و سيرت خلفای شايسته عمل کند و بعد از خود کسی را به عنوان خليفه تعيين ننمايد و مکری عليه امام حسن (ع) و اولاد علی (ع) و شيعيان آنها درهيچ جای کشور اسلامی نينديشد و نيز سب و لعن بر علی (ع) را موقوف دارد و ضرر و زيانی به هيج فرد مسلمانی نرساند. معاويه با افراد به کوفه آمد تا قرارداد صلح در حضور امام حسن (ع) اجرا شود و مسلمانان در جريان امر قرار گيرند.  امام حسن (ع ) پس از چند روزی آماده حرکت به مدينه شد. 
حسین ابن علی (ع) نیز در دوران حکومت معاویه صلح را بر جنگ برگزید و اگر امام حسن (ع) یا امام حسین با معاویه می‌جنگیدند کشته می‌شدند و برای اسلام کمترین سودی نمی‌بخشید و در برابر سیاست حق به جانبی معاویه که خود را صحابی و کاتب وحی و خال المؤمنین معرفی کرده و هر دسیسه را به کار می‌برد، تاثیری نداشت.
امام حسن (ع) پس از ده سال امامت، سر انجام در ۲۸ صفر سال پنجاهم هجری (10 فروردین ماه 49 خورشیدی) به تحريک معاويه بدست همسر خود (جعده ) مسموم و شهيد شد.
امام حسن (ع) وصیت کرده بود که در مسجدالنبی و در کنار قبر پدربزرگش حضرت محمد (ص) به خاک سپرده شود. اما عایشه و مروان بن حکم مانع شدند که امام حسین (ع) این کار را انجام دهد.  امام حسین (ع) به اتحادیه قریش (حلف الفضول) شکایت کرد و خواستار احقاق حقوق بنی هاشم در برابر بنی امیه گردید. چیزی نمانده بود که بر سر این مساله لشکرکشی آغاز شود. امام حسن (ع) وصیت کرده بود که در صورت مخالفت دیگران، می‌تواند در بقیع دفن شود.
محل دفن امام حسن (ع) مکانی زیارتی به خصوص برای شیعیان گردید و گنبدی بزرگ بر فراز آن ساخته شد. اما این گنبد دو بار توسط وهابیان در سالهای ۱۸۰۶ و ۱۹۲۷ میلادی تخریب گردید.
همسران امام (ع ) عبارتند از: ام بشیر دختر ابومسعود انصاری مادر زید و ام‌الحسن و ام‌الحسین، خوله دختر منظور بن ریان مادر حسن مثنی، ام الحق دختر طلحه بن عبيد الله  مادر حسین اترم و طلحه- حفصه دختر عبد الرحمن بن ابی بکر- هند دختر سهيل بن عمد و جعده دختر اشعث بن قيس. امّ اسحاق مادر فاطمه. کنیزی به نام نفیله مادر عمرو، قاسم و عبدالله که هر سه در کربلا در کنار امام حسین (ع) کشته شدند و کنیزی به نام صافیه مادر عبدالرحمن که عبدالرحمن با امام حسین (ع) از مدینه تا مکه همراه بود که با لباس احرام در ابواء از دنیا رفت و نتوانست در کربلا حاضر شود. 
فرزندان آن حضرت از دختر و پسر 15نفر بوده اند 8 پسر بنامهاي : زيد، حسن، عمرو، قاسم، عبدالله، عبدالرحمن، حسن اثرم و طلحه و دخترها بنام ام الحسن، ام الحسين، فاطمه، ام سلمه، رقيه، ام عبد الله (همسر امام سجّاد (ع)  و مادر امام محمّدباقر (ع))، و فاطمه. نسل او فقط از دو پسرش حسن و زيد باقی ماند.


زادروز ایشان آدینه 13 اسفندماه 3 خورشیدی یا 4 مارس 625 میلادی و شهادت چهارشنبه 10 فروردین ماه 49 خورشیدی یا 30 مارس 670 میلادی می باشد.

حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) پدرش خُوَیلد بن اسد و مادرش فاطمه بنت زائده است و حدود ۱۵ سال قبل از عام الفیل و ۶۸ سال پیش از هجرت پیامبر (ص) در مکه مکرمه به دنیا آمد. . 
حضرت خدیجه (س) از قبیله قریش بود و در دوران جوانی با تشکیل کاروان‏‎های تجاری به تجارت و کسب درآمد روی آورد. او از ثروتمندترین افراد مکه بود. خدیجه (س) وقتی آوازه درستی و امانتداری و خوش خلقی محمد امین (ص) را شنید، در پی مذاکراتی با ابوطالب عموی پیامیر (ص)، برادرزاده او محمد (ص) را برای امور مربوط به داد و ستد‌ها در کاروان تجارتی خود انتخاب کرد و محمد امین (ص) از سوی او و برای تجارت به شام رفت. پس از این سفر تجارتی بود که همسر حضرت محمد  (ص) شد. خدیجه کبری (س) قبل از ازدواج با رسول خدا (ص)، دو بار ازدواج کرده بود که هر دو از دنیا رفته بودند. وی از ابوهاله صاحب دو پسر و از عتیق صاحب یک دختر شد. البته عده‌ای از علما هم معتقدند که خدیجه (س) پیش از آن، ازدواجی نکرده بود و فرزندان منتسب به او، مربوط به خواهرش می‌باشد.
این ازدواج مبارک، ۱۵ سال قبل از بعثت پیامبر (ص) و هنگامی صورت گرفت که ۲۵ سال از عمر شریف آن حضرت (ص) و ۴۰ سال از عمر حضرت خدیجه (س) می گذشت ولی تعداد زیادی از علما و مورخین، سن خدیجه به هنگام ازدواج را حدود ۲۵ تا ۲۸ سال دانسته‌اند. 
ثمره این ازدواج دو پسر به نام قاسم و عبدالله که هر دو قبل از بعثت پیامبر (ص) از دنیا رفتند و چهار دختر به نام زینب، ام کلثوم، رقیه و فاطمه زهرا (س) بود. فاطمه زهرا (س) بعد از بعثت به دنیا آمد. (پیامبر (ص) سه پسر داشته اند که دو تای آنها از خدیجه و یک فرزند نیز به نام ابراهیم از همسر دیگرش «ماریه ی قبطیه» است. هر سه پسر قبل از پیامبر (ص) از دنیا رفته اند و چهار دختر نیز داشته اند که همه آن ها از حضرت خدیجه (س) بوده است که به جز حضرت فاطمه (س) همه آن ها قبل از پیامبر (ص) از دنیا رفته اند).

خدیجه کبری (س) از کتب آسمانی آگاهی داشت و از کسانی بود که انتظار بعثت و پیامبری خاتم الانبیاء (ص) را می‏ کشید و همیشه از ورقه‏ بن نوفل و دیگر علما، جویای نشانه‎ های‏ نبوت می‌شد.  او نخستین زنی بود که به اسلام گروید و نه تنها از عمق جان به رسالت پیامبر (ص) ایمان آورد، بلکه با انفاق اموال و دارایی خود و هم با حمایت و همراهی، او را در برابر سختی‎ها و تکذیب مشرکان و بدخواهان یاری داد. 
حضرت خدیجه کبری (س) حدود ۲۵ سال در خانه پیامبر اسلام (س) و به عنوان همسر ایشان زندگی کرد و دوران پر فراز و نشیبی را با آن حضرت (ص) پشت سرگذاشت. یکی از ماجراهای بسیار جانسوزی که در سال ششم یا هفتم تا دهم بعثت، یعنی در طول حدود سه سال و به قولی چهار سال رخ داد، محاصره شدید اقتصادی پیامبر اسلام (ص) و چهل نفر از یاران و مدافعان آن حضرت (ص) از سوی مشرکان، در دره ای به نام شعب ابی‎طالب در مکه مکرمه بود. آنها در این مدت جز در چهار ماه حرام سال، در آن دره سوزان محصور بودند، گرمای داغ تابستان در آن بیابان خشک بی آب و علف و بدون هیچ گونه وسایل و امکانات، و گرسنگی شدید و تشنگی طاقت فرسا را تحمل کردند. حضرت خدیجه (س) هم در کنار همسر گرامیش رسول خدا (ص) در این محاصره قرار گرفت و از او حمایت کرد. تا اینکه سرانجام بر اثر رنج های دوران محاصره در شعب ابی‎طالب بیمار شد. پس از پایان محاصره به فاصله کوتاهی بعد از وفات ابوطالب (ع) عمو و سرپرست پیامبر اکرم (ص) در 10 رمضان سال دهم بعثت 3 سال قبل از هجرت از دنیا رفت. 
خدیجه کبری (س) تا زمانی که زنده بود، اجازه نداد آزار و شکنجه مشرکان بر رسول خدا (ص) سخت و دشوار شود.

بعد از وفات حضرت خدیجه (س)، پیامبراکرم (ص) غسل و کفن وی را بر عهده گرفت. ناگهان جبرئیل در حالی که کفنی از بهشت همراه داشت، نازل شد و گفت: یا رسول الله! خداوند به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید: او اموالش را در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفنش را بر عهده بگیریم. پس پیامبر خدا (ص) خدیجه را غسل داد، حنوط کرد و با همان پارچه‌ای که جبرئیل از طرف خداوند عزوجل برای او آورده بود، کفن کرد. آن گاه شخصاً درون قبر رفت و پیکر پاک خدیجه (س) را در خاک نهاد و سنگ لحد را در جای خویش استوار ساخت. پیامبر اکرم (ص) در این هنگام برای همسرش خدیجه (س) اشک می‌ریخت، دعا می‌کرد و آمرزش می‌طلبید. پیکر مطهر و نورانی حضرت خدیجه کبری (س) در قبرستان مَعلاة (ابوطالب یا حَجون) شهر مکه به خاک سپرده شد.
پیامبر اسلام حضرت خاتم الانبیا (ص) فرمود: «بهترین زنان بهشت، چهار زن هستند: مریم دختر عمران، خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر محمد (ص) و آسیه دختر مزاحم (همسر فرعون).

مقالات دیگر...