29
یکشنبه, دسامبر
یکشنبه, ۰۹ دی ۱۴۰۳

زندگینامه علمدار سالار شهیدان، حضرت ابوالفضل العباس (ع)

انارک نیوز - امام علی(ع) ده سال پس از وفات حضرت فاطمه (س)، با فاطمه کلابیه ازدواج کرد. ثمره این ازدواج  چهار پسر به نام های عباس (چهارمین پسر از پسرهای حضرت امیرالمومنین)، عون، جعفر و عثمان بود که بزرگترین آن ها عبّاس بود که در روز چهارم شعبان سال 26 هجری قمری (سه شنبه 27 اردیبهشت ماه 26 خورشیدی) در مدینه چشم به جهان گشود. کنیه اش ابوالفضل و لقبش سقاء وچون چهره دل آرا وطلعت زیبائی داشت او را (قمربنی هاشم) می نامیدند. 
فاطمه را به علت داشتن این چهارپسر، امّ البنین(مادر پسران) نامیده اند. امّ البنین آن چنان به امیرالمؤمنین وفادار بودکه پس از شهادت آن حضرت، شوهر دیگری اختیارنکرد با آن که بیش از بیست سال پس از آن حضرت زنده بود.
عباس نه تنها در قامت رشید بود، بلکه در خِرَد برتر و در جلوه های انسانی هم رشید بود. عباس در سنین دوازده تا چهارده سالگی، زمانی که علی (ع) با دشمنان درگیر بود، در برخی از جنگ ها شرکت داشته. همچنین درجنگ صفین، زمانی که سپاه معاویه راه آب را به روی امیرالمؤمنین و سپاهش بسته بودند؛ امام (ع) جمعی رابه فرماندهی امام حسین (ع) جهت باز کردن راه فرستادکه عباس هم در آن جمع حاضر بوده و در رکاب برادرش جنگیده است.
عباس چهارده ساله بود که پدرش درواقعه محراب خونین کوفه در رمضان سال چهلم هجری به  شهادت رسید. او با چشمانی اشکبار و خاطری اندوهگین، شاهد دفن شبانه و پنهانی پدرش بوده است.
در سن هیجده سالگی با لُبابه دختر عبیداللّه بن عبّاس پسر عموی پیامبر اکرم ص ازدواج کرد. حاصل ازدواج فرزندانی به نامهای عبیداللّه و فضل، حسن، قاسم و یک دختر بود اما بین تاریخ نگاران در تعداد آنها اختلاف نظر وجود دارد. می گویند بعد از تولد فضل به عباس لقب ابوالفضل (پدر فضل) دادند. 
عباس سال های تلخ امامت برادرش حسن (ع) را هم تجربه کرد. سالهایی که حیله گری های معاویه و ستم های امویان اوج گرفته بود. دورانی که وعّاظ در منبر ها معاویه را مدح و به علی (ع) ناسزا می گفتند. وقتی امام حسن (ع) مسموم و شهید شد . عباس24 سال داشت. 
عباس درهمه دوران زندگی اش، همراه برادرش امام حسین(ع) بود. او جوانی خودرا صرف خدمت به امام حسین (ع) کرد. او درمیان جوانان بنی هاشم که حدودسی نفر بودند، شکوه و احترام خاصّی داشت. پس از مرگ معاویه، هنگامی که حاکم مدینه امام حسین (ع) رابه دارالإماره دعوت کرد تا پیام یزید را به او تسلیم نماید، عباس به همراه این سی نفر در بیرون از دارالإماره حاضر بودند و ترس ازحضور آنان باعث شد که در آن روز هیچ خطری امام را تهدید نکند.

عباس سرپرستی قافله امام حسین (ع) را در کوچ به کربلا بر عهده داشت. «شَمِر بن شُرَحْبیل (ذی الجوشن)» فردی به نام «عبداللّه بن ابی محل» را که حضرت امّ ‏البنین (ع) عمه او می‏ شد، به نزد عبیداللّه بن زیاد فرستاد تا برای حضرت عباس (ع) و برادران او امانی دریافت دارد. سپس آن را به غلام خود «کَرْمان» یا «عرفان» داد تا به نزد لشکر عمر سعد ببرید. شمر امان نامه را گرفت و به عمر سعد نشان داد. عمر سعد که می‏ دانست این تلاش‏ها بی ‏نتیجه است، شمر را توبیخ کرد؛ زیرا امان دادن به برخی نشان از جنگ با بقیه است. شمر که می‏ انگاشت او از جنگ طفره می‏ رود، گفت: «اکنون بگو چه می‏ کنی؟ آیا فرمان امیر را انجام می‏ دهی و با دشمن می‏ جنگی و یا به کناری می‏ روی و لشکر را به من وامی‏ گذاری؟» عمر سعد تسلیم شد و گفت: «نه! چنین نخواهم کرد و سرداری سپاه را به تو نخواهم داد. تو امیر پیاده ‏ها باش!» شمر امان نامه را ستاند و به سوی اردوگاه امام به راه افتاد. وقتی رسید، فریاد برآورد: خواهرزادگان ما کجایند؟
حضرت عباس (ع) و برادرانش سکوت کردند. امام به آن‏ها فرمود: «پاسخش را بدهید، اگر چه فاسق است». حضرت عباس (ع) به همراه برادرانش به سوی او رفتند و به او گفتند: «خدا تو و امان تو را لعنت کند! آیا به ما امان می‏ دهی، در حالی که پسر رسول‏ خدا (ص) امان ندارد؟!» شمر با دیدن قاطعیت حضرت عباس (ع) و برادرانش خشمگین و سرافکنده به سوی لشکر خود بازگشت.
 عباس (ع) ازبرادران ديگرش بزرگتر بود و هر چهار برادر به امام خويش، حسين (ع) وفادار بودند و هیچکدام فرزند نداشتند و در کربلا در روز عاشورا قبل ازحضرت عباس شهید شدند. وقتی که تمام اصحاب و یاران حضرت امام حسین (ع) شهید شدند و جز حضرت عباس وسید الشهدا (ع) هیچکس زنده نماند، در روز عاشورا و در صحرای سوزان کربلا ، عباس با دیدن لبهای خشکیده و چشمان اشکبار  فرزندان امام (ع)، بی اختیار مشک آب را بر دوش گرفت. او رفت و با شجاعت صف دشمن را شکست، خود را به آب فرات رساند، مشک را پر کرد و با لبهایی تشنه به آب فرات نظاره کرد، شایسته نبود او قبل از حسین و فرزندان تشنه اش خود را سیراب کند. عباس برای حفظ آب دو دست خود را از دست داد و با ضربه های دشمنان از اسب به پایین افتاد. امام حسین (ع) خود را به بالین عباس رساند و او در آغوش برادر به دیدار محبوب شتافت و امام را با کوله باری ازغم و اندوه درکربلا تنها گذاشت. عباس در موقع شهادت 35 سال داشت (چهار شنبه 21 مهر ماه 59 خورشیدی).
مرقد مطهر حضرت ابوالفضل العباس در نزدیکی قبر برادرش امام حسین علیه السلام در کربلاست.


زادروز ایشان سه شنبه 27 اردیبهشت ماه 26 خورشیدی (18 می 647 میلادی) و شهادت (عاشورای سال 61 ه.ق) روز چهارشنبه 21 مهر ماه 59 خورشیدی (13 اکتبر 680 میلادی) می باشد.