با آغاز نهضت امام خمینی، آقای پسندیده چه فعالیتی داشت؟ آیا با قیام برادر خود همراه شد؟
فعالیتهایی که به آنها اشاره کردم، پیشینه فعالیتهای سیاسی آقای پسندیده تا قبل از نهضت امام خمینی است؛ اما با نهضت امام که در سال ۱۳۴۱ و با ماجرای انجمنهای ایالتی و ولایتی شروع میشود، حضور آقای پسندیده هم پررنگتر میشود؛ چراکه برادر ایشان رهبر نهضت شده و او هم گرایشهایی به فعالیتهای سیاسی داشته است. در ۱۵ خرداد ۴۲ که امام را در قم بازداشت کرده و به تهران میآورند و قیام ۱۵ خرداد شکل میگیرد، در خمین هم درگیریهایی میشود. وقتی خبر بازداشت امام به خمین و آقای پسندیده میرسد، ایشان فوراً روحانیون و مردم را خبردار میکند و راهپیمایی مفصلی در همان روز به راه میاندازد که درگیریهایی نیز ایجاد میشود؛ اما کشتاری رخ نمیدهد. در سال ۴۳ که امام دستگیر و به ترکیه تبعید میشود، تعدادی از علمای شهرستانها به تهران میآیند و تحصن میکنند و خواستار آزادی امام میشوند. مثلاً از یزد آیتالله صدوقی، از شیراز آیتالله دستغیب و آیتالله مدنی در این تحصن حضور داشتند، آقای پسندیده هم به نمایندگی از مردم و روحانیت خمین در آن تحصن حضور داشت که البته به نتیجهای نرسید و تبعید امام ادامه پیدا کرد.
بعد از اینکه امام تبعید شد، بیت ایشان در قم که محلی برای مراجعات طرفداران بود در معرض تعطیلی قرار گرفت. دوستداران امام برای جلوگیری از این امر ابتدا آقای اشراقی، داماد امام را در آنجا مستقر کردند. ساواک آقای اشراقی را دستگیر کرد و بیت امام بسته شد. روحانیون طرفدار امام به این نتیجه رسیدند که آقای پسندیده را از خمین به قم بیاورند و در بیت و دفتر امام مستقر کنند که در آن باز بماند. آقای پسندیده برادر بزرگتر امام بود و احساس میشد که ساواک، به همان راحتی که آقای اشراقی را بازداشت کرد، نمیتواند آقای پسندیده را دستگیر کند. به این ترتیب آقای پسندیده از خمین به قم رفت. امور مربوط به وجوهاتی که برای امام آورده یا شهریهای که باید به طلاب امام پرداخت میشد، توسط آقای پسندیده صورت میگرفت. مرکزیتی ایجاد شده بود که شاگردان امام برای دریافت و انتشار کتاب و اعلامیه و رساله، به آنجا مراجعه میکردند. بعد از مدتی، ساواک احساس کرد که آقای پسندیده بیش از اندازه فعال شده و این فعالیت، بیش از موضوع باز بودن در بیت برادرش است و فعالیتها کاملاً رنگ و بوی سیاسی دارد. به همین جهت او را دستگیر و به انارک تبعید کردند. ایشان چند ماهی را در آنجا به تبعید گذراند؛ اما پس از انجام نامهنگاریهایی آزاد شد و به خمین بازگشت.
این ارتباطات و به قول شما سرپل اطلاعاتی در دورههای جدید چه شخص یا اشخاصی بودند؟
در این دوران هم برخی دوستان یا اقوام آقای پسندیده به صورت مستقیم یا با واسطه با برخی مقامات مهم ارتباط داشتند. مثلاً سیفالله خان محتشمی که از اقوام همسر پسندیده بود با سپهبد نصیری رفاقت داشت یا سید علیمحمد کشاورز صدر، داماد آقای پسندیده و برادر سید محمدعلی کشاورز صدر که دوستانی در برخی سطوح حاکمیت داشت. پیش از آن، در دهههای ۲۰ و ۳۰ هم پسندیده عمدتاً به واسطه محمدعلی کشاورز صدر - از اعضای مرکزی جبهه ملی و از دوستان بسیار نزدیک دکتر مصدق، نماینده خرمآباد در مجلس شورای ملی، استاندار گیلان، تهران و بعداً اصفهان - با بسیاری از رجال و مقامات دولتی ارتباط داشت. با استفاده از همین ارتباطات بود که موفق شد خمین را با جدا کردن از محلات به شهرستان ارتقا دهد...
(تاریخ ایرانی/ چهارشنبه 26 آبان 1395 13:31)