25
چهارشنبه, دسامبر
چهارشنبه, ۰۵ دی ۱۴۰۳

خاطرات چند سال زندگی (4)

انارک نیوز - مأموریت و انتقال از نخلک به انارک
مدت یک سال بود که از دهکده گرمه از توابع خوروبیابانک به معدن سرب نخلک منتقل شده بودم. ریاست معدن به عهده آقای مهندس رحیمیان بود که واقعاً از هوش و ذکاوت بالایی برخوردار بودند و به همین مناسبت، سرپرستی بسیار عالی در معدن حاکم بود. معدن نظم خاصی داشت.
تمامی کارگران و کارمندان و مهندسین در چهارچوب مقررات انجام وظیفه می نمودند، من و مهندس با هم دوست شدیم، بلی دوست خیلی صمیمی. به طوری که اگر یک روز به دفترش نمی رفتم گله می کرد و یک نفر را می فرستاد تا ببیند شاید من مشکلی دارم و یا گرفتاری برایم پیش آمده است.
به هر صورت برنامه هایی که تنظیم می کردم مورد توجه ریاست معدن و تمامی پرسنل و خانواده ها بود، نمایش تحت هر عنوان راهساز بود و نتیجه مطلوبی در بر داشت و پیامدهای قابل توجه در گویندگی، مهارت عجیبی داشتم و معلمین و محصلین دبستان را آموزش می دادم و بر روی صحنه می آوردم که این امر مورد توجه خاص و عام بود.
(کتاب انارک - اسماعیل مختاری)