رفوزه

انارک نیوز - چند روز پیش، وقتی انارک بودم، از جلوی ساختمان شیک و اتوکشیده مربوط به جایگاه تانکر گاز مایع می گذشتم که دیدم چراغهای دور و برش روشنه اما اونجا مگس هم پر نمی زنه. معلومه خبری هم از تانکر گاز توش نبود. یک تانکر گاز مایع هم دیدم که از جلوش رد شد و رفت طرف پایین.
یاد قولهایی افتادم که به این اهالی، پیرمردا و پیرزنای خسته از نفت کشی و حمل کپسول بدبار و سنگین، هر چند وقت یک بار بهشون می دن و میرند تا دوباره وقتی پیداشون شد جلسه و بازدید بگذارن و بگن: دنبالشیم تا مشکلاتش را حل کنیم. از طریق نماینده هم قول همکاری داده شده. نگران نباشید!
وقتی می بینم در یکی از این ادارات ماشین ها جمعند و برو بیایی هست، تنم می لرزه. آخرش هم همه راضی جلسه را ترک می کنند و وقتی از یکیشون بپرسی: چی شد؟ می گه: تصمیمات خوبی برای حلش گرفته شد و هماهنگی هایی انجام شد. همونجا تماسی با فلانی هم گرفتند و گفت: دنبالشو می گیره.
دردم اومد از این همه دیگران را ... دونستن. یا رب بستان داد اسیران ز امیران.