اتارک24 - چکیده: در دل تاریکی، ترس از زشتی‌های درون انسان‌ها به شکل فراگیر و ویرانگر می‌شود و حتی نفس کشیدن را به نوعی هنر مرگ بدل می‌کند. اما ناگهان ورای این ظلمت، روزنه‌ای کوچکی از نور ظاهر می‌شود. در ادامه، فرشته‌ای نجات‌دهنده با نور و محبت وارد می‌شود و فضای تاریک را به روشنایی و امید تبدیل می‌کند. حضور این فرشته، باعث می‌شود اندیشه‌های نفرت‌انگیز به فکرها و رفتارهای مهربان و همدل تبدیل شوند. با حرکت نور و عشق، دیدگاه انسان‌ها دگرگون می‌شود. از ترس و نزاع به همدلی، حمایت و اتحاد می‌رسیم. در نهایت، عشق و دوستی به عنوان راهگشای خروج از شب تاریک معرفی می‌شود و نور صبحگاهی بر همه‌جا حاکم می‌شود.

این لحظه‌ی تحول چون طلوع آفتابی است که بر رگه‌های آخر شب تاریک می‌تابد و دنیایی دیگر، سرشار از نور، محبت و همبستگی برپا می‌شود. صداهای نفرت و نفاق خاموش می‌گردند زیرا عشق، قوی‌ترین نیروی تصویرسازی و زندگی است و با قدرت، تمام سیاهی‌ها را به روشنایی می‌کشد. در این فضای آکنده از نیک‌انگاری و یگانگی، دیگر سخن از خشونت و نفرت نیست بلکه قصه‌ی انسان‌هایی است که در آغوش هم، پاک و صبور، راهی جدید و پرشکوه، راهی پر از عشق، پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک، محبت، عدالت و مهربانی را آغاز می‌کنند.

در این لحظه، عمونوروز بی‌هیچ هراسی، در برابر آن موج سهمگین تاریکی ایستاد و با نگاهی چون ستاره‌ای در آسمان شب تار چنان درخشان و قوی که تاریکی‌ها چون سایه‌های بی‌جان در برابر آن رنگ می‌باختند، گفت: پنهان کردن زیبایی‌ها در تاریکی، خیانتی بزرگ به خود است. من در درون و بیرون، تمامی زشتی‌ها و زرق و برق‌های فریبنده‌ را می‌فهمم اما هرگز اجازه نمی‌دهم درون من زنده بمانی زیرا چراغ حقیقت همواره بر تاریکی پیروز است و عشق و حقیقت، قدرتمندتر از هر زخم و زشتی است.