روزشمار دهه فجر 1357 انقلاب اسلامی ایران

دوازدهم بهمن- بازگشت پيروزمندانه‌ی امام خمينی(س) به ميهن پس از سال‌ها تبعيد، (مردم تهران به شوق ورود امام، خيابان‌ها را آب و جارو مي‌كنند، خط‌ های سفيد وسط خيابان تا كيلومتر‌ها تميز شده و مردم مسير حركت امام را پر از گل كرده‌اند. ساعت نه و بيست و هفت دقيقه صبح، امام از فرانسه وارد خاك ايران شد.)
سيزدهم بهمن- ديدار گروه‌هاي مختلف مردم با امام خميني(س)؛ مردم امام، چشم و گوش به مدرسه‌ی علوی دوخته‌اند. (جمعيت مشتاق به ديدار اما آنقدر زياد هستند كه كوچه‌های اطراف مدرسه‌ی علوی مملو از آدم شده است. مردم پارچه‌های دست‌نويسی روی ديوار‌ها نصب كرده‌اند كه روی‌شان نوشته‌شده: «زيارت قبول، با يك بار زيارت امام اين توفيق را به ديگران هم بدهيد» ،ادامه‌ي درگيري‌هاي شديد در شهر‌هاي كشور) 
چهاردهم بهمن- استعفاي شهردار تهران و انتصاب دوباره‌ي او از سوي امام به همان سمت (در تمام كشور مردم به اعتصاب عمومي دست زده‌اند. كاركنان ادارات و وزارتخانه‌های مختلف، وزيران و مديران دولت را به محل كار خود راه نمی‌دهند.)
پانزدهم بهمن- اعتصاب كاركنان نخست‌وزيري؛ بازداشت بسياري از وزراء و كارمندان عالي‌رتبه دولت به جرم فساد مالي و سوءاستفاده از بيت‌المال توسط دولت بختيار، (امام  در سخنراني‌ها و ديدار‌هايشان با مردم اصول سياست‌هايشان را اين‌گونه بيان فرمودند: «تمام اتباع خارجي در ايران به صورت آزاد زندگي خواهند كرد. ما براي اقليت‌هاي مذهبي احترام قائل هستيم. نظر من راجع به راديو و تلويزيون و مطبوعات اين است كه در خدمت ملت باشند. دولت‌ها حق هيچ نظارت ندارند...»)
شانزدهم بهمن- انتخاب مهندس مهدی بازرگان به نخست‌وزيری دولت موقت از سوی امام‌خمينی‌(س)، (اعضای شورای انقلاب، آيت‌الله دكتر بهشتی، آيت‌الله مطهری و مهندس بازرگان با تماس‌های مداوم با فرماندهان ارتش سعی مي‌كنند ارتش را بدون خونريزی، متحد ملت كنند. مردم با گل و اشك و شعار به استقبال ارتشيان مي‌روند.)
هفدهم بهمن- تظاهرات گسترده به حمايت از بازرگان در سطح كشور؛ حذف سوگند وفاداري به شاه از مراسم قسم سربازی؛ خروج ژنرال هايزر از ايران، (مردم بختيار را نمي‌خواهند. بختيار سعي دارد به مردم بفهماند در انجام وعده‌های خود كوشاست. به همين منظور در جلسه‌ی مجلس حضور می‌يابد و نمايندگان در حضور بختيار طرح‌های انحلال ساواك و دستگيری نخست‌وزيران و وزيران دولت از سال 1341 تا آن سال كه متهم به سوء استفاده از قدرت بودند را تصويب مي‌كنند.)
هجدهم بهمن- تجمع طرفداران بختيار در ورزشگاه امجديه (شهيد شيرودي)؛ آغاز كار «كانال تلويزيوني انقلاب»، (امام خميني فرمان داده‌اند نام اشخاصي كه به نوعي به كشور و مردم خيانت كرده‌اند افشا شود. با تلاش مردم و متخصصين، فرستنده‌اي سيار در مدرسه‌ي علوي راه‌اندازي مي‌شود. اينجا تهران، كانال انقلاب!)
نوزدهم بهمن- رژه‌ی عده‌ی زيادی از همافران و پرسنل نيروی هوايی در مقابل امام‌خمينی(س)، (امام خمينی در اين ديدار، خطاب به همافران فرمودند: «همان‌طور كه گفتيد تا حالا در اطاعت طاغوت بوديد، حال به قرآن پيوستيد. قرآن حافظ شماست. اميدوارم با كمك شما بتوانيم در اينجا حكومت اسلامی را برقرار كنيم.»)
بيستم بهمن- اعلام سياست‌ها و وظايف دولت موقت توسط مهندس مهدی بازرگان؛ درگيری شديد ميان همافران و دانشجويان نيروي هوايي با افراد گارد جاويدان، (پس از خبر ساعت 20، تصاويري از دوران اقامت امام خميني در پاريس از شبكه سراسري تلويزيون پخش شد. هم‌زمان با پخش تصوير امام خمينی، همافران نيروی هوايي در پادگان، فرياد «الله‌اكبر» سر دادند. شعار همافران در حمايت از امام خميني باعث خشم افسران و كاركنان ضد اطلاعات نيروي هوايي شد. اخطارهاي تند آنان به همافران، به درگيري و تيراندازي و ورود گارد شاهنشاهي منجر شد. با بالا گرفتن درگيری، مردم براي كمك به همافران ارتش وارد پادگان شدند اما لوله‌ی مسلسل گارد شاه به سمت مردم چرخيد و آن‌ها را هدف گلوله قرار داد. درگيری تا صبح ادامه داشت...)
بيست و يكم بهمن- دست‌يابي مردم به اسلحه‌خانه نيروی هوايی و شدت يافتن درگيری مسلحانه مردم و نظاميان؛ انتشار متن فتوای امام مبنی بر باطل بودن قسم وفاداری ارتشيان به شاه؛ اعلام منع عبور و مرور از ساعت چهار و سی دقيقه عصر توسط ارتش شاه؛ انتشار حكم امام درباره‌ی ماندن مردم در خيابان‌ها؛ پيوستن نيروي دريايی و هوايی به مردم، (ساعت 10 صبح اسلحه‌خانه‌ی نيروی هوايی به همت مردم و كمك همافران فتح شد. ساعاتي بعد كلانتري‌هاي 9، 10، 11، 12، 16، 26 و كلانتري نارمك به دست مردم افتاد. مردم تانك‌ها و نفربرها را به خيابان‌ها آوردند و به يكديگر روحيه مي‌دهند. فرمانداري نظامي كه دست‌پاچه شده‌است، در آخرين اعلاميه‌اش كه بارها از راديو پخش شد، ساعت منع عبور و مرور را چهار و نيم عصر اعلام كرد.
امام خميني در پاسخ به دستور فرمانداری پيامی به اين شرح صادر فرمودند: «اعلاميه‌ امروز حكومت نظامي، خدعه و خلاف شرع است؛ مردم به هيچ وجه به آن اعتنا نكنند، برادران و خواهران عزيزم، هراسی به خود راه ندهيد كه به خواست خداوند تعالی، حق پيروز است.» مردم خيابان‌ها را ترك نكردند.)
22 بهمن- اعلام بی‌طرفی ارتش؛ سقوط حكومت 2500 ساله شاهنشاهی و پيروزی انقلاب اسلامی ايران
(تهران و اغلب شهرستان ها همچنان صحنه جنگ خونين مردم و نيروهای مسلح بود. از غروب روز بيستم، کسي خيابان‌ها را ترک نکرده بود. درحاليکه حملات مردم مسلح به تمام مراکز قدرت رژيم شديدتر مي شد خبر رسيد که ستاد ژاندارمری واقع در ميدان بيست وچهار اسفند (انقلاب) به دست افراد نيروی هوايی، دريايی و مردم افتاده است. پس از ساعتها زد و خورد، پادگان عشرت آباد به تصرف مردم در آمد و بر اثر حملات مردم به تسليحات ارتش،کارخانه‌ها و انبارهای اسلحه به دست مردم افتاد.
سرانجام درحالي که همه خيابان‌ها شاهد حضور جوانان مسلح بود، در ساعت 30/10 دقيقه صبح، شوراي عالي ارتش با شرکت رئيس ستاد، وزير جنگ واکثر فرماندهان تشکيل جلسه داد و پس از مذاکرات بسيار، طي اعلاميه‌ای بي طرفی ارتش را اعلام کرد:
 «با توجه به تحولات اخير کشور، شوراي عالي ارتش در ساعت ده و نيم امروز بيست و دوم بهمن سال هزار و سيصد و پنجاه و هفت، به اتفاق آراء تصميم گرفته شد که براي جلوگيري از هرج ومرج و خونريزي بيشتر، بي طرفي خود را در مناقشات سياسي فعلي اعلام و به يگان‌هاي نظامي دستور داده شد به پادگان‌هاي خود مراجعت نمايند. ارتش ايران همواره پشتيبان ملت شريف و نجيب و وطن پرست ايران بوده و خواهد بود و از خواسته های ملت شريف با تمام قدرت پشتيباني مي نمايد.»
اين اعلاميه زماني از راديو پخش شد که شهر پر بود ازمردم مسلحي که سوار برخودروهاي نظامي بودند. همچنين کاخ گلستان، مرکز راديو ايران و ژاندارمري کل کشور در دست مردم بود. شهرباني کل کشور، دانشکده افسري، دانشکده پليس و دبيرستان نظام نيز به دست نيروهاي مردمي فتح شد. مردم، زندان کميته [کميته‌ي مشترک ضدخرابکاري] را که مرکز بازجويي و شکنجه متهمان سياسي بود، به تصرف درآوردند و زندانيان را آزاد کردند. تا غروب اين روز، تمام کلانتري ها، پادگان‌ها، پاسگاه ها و مراکز نظامي به دست مردم افتاد،
زندان قصر، زندان جمشيديه نيز تصرف شد و زندانيان آن‌ها فرار کردند، اما توسط مردم دستگير شده و به مدرسه رفاه – محل شوراي انقلاب – برده شدند.
فرمانداري نظامي آخرين اطلاعيه خود را صادر کرد. به موجب اين اطلاعيه از نظاميان خواسته شد براي اجراي تصميم شوراي عالي ارتش به پادگان‌هاي خود برگردند.
درحالي که مردم به سوي کاخ نخست وزيري در حرکت بودند، بختيار که پس از فرار نظاميان با تعداد کمي محافظ تنها مانده بود ناهار خود را نيمه تمام رها کرد و از در پشتي ساختمان نخست وزيري گريخت. سپهبد رحيمي (فرماندار نظامي تهران و رئيس شهرباني) به دست مردم اسير شد و سرلشكر ناجي (فرمانده گارد جاويدان) در حوالي ميدان فوزيه امام حسين (ع) در جريان زد و خورد به ضرب گلوله اي کشته شد. اميرعباس هويدا نخست وزير اسبق، نيز خود را به شوراي انقلاب تسليم کرد.
راديو و تلويزيون نظامي به تصرف مردم در آمد. در آخرين لحظه‌ها گوينده راديو پيامي را که از سوي آيت الله طالقاني رسيده بود، خواند و سپس برنامه قطع شد. در آن پيام ازکارکنان اعتصابي راديو و تلويزيون خواسته شده بود تا به سرکار خود بازگردند. پس از سکوتي نسبتا طولاني، راديو دوباره آغاز به کار کرد. صداي گوينده‌ از شدت هيجان مي لرزيد: «توجه توجه ... اين صداي انقلاب ملت ايران است...».
فرياد شادي از تمام خاک ايران برخاست، آخرين سلسله‌ي پادشاهي ايران، سرانجام سقوط کرد...)
(از: roshd.ir)