داغی ستاره ها

همه ما آدم ها برای ادامه مسیر زندگی و به ویژه برای پیشرفت چشم به سوی دیگرانی داریم که آنها را به اصطلاح موفق نام نهاده ایم. سلبریتی یا ستاره ها درست یا نادرست به عنوان افراد موفق معرفی شده اند.

از نگاه عوام دو عامل کسب ثروت و شهرت مهمترین نشانه های موفقیت برای هر فردی به شمار می روند و اگر کسی در هر حرفه و هنری بتواند حداقل یکی از این دو را به دست بیاورد وی را یک انسان موفق می نامیم.

تعریف و تشخیص انسان موفق کمی پیچیده به نظر می رسد و بدون تردید نیازمند اگاهی از بسیاری عوامل شخصی و درونی در فرد دارد اما در اجتماع تشخیص فرد موفق تابع عوامل بیرونی است که هیچ تصویر جامع و کاملی از فرد ارائه نمی دهد.

جامعه بنا بر نیاز درونی برای هدایت خود به راحتی تحت تاثیر دو عامل ظاهری است و گاه به صورت ناخودآگاه اقدام به الگوبرداری می کند و چالش از همین جا آغاز می شود.
آیا انسان های برخوردار از شهرت و ثروت می توانند الگوی مناسبی برای جامعه باشند؟
افراد فعال در دو زمینه ورزش و هنر به جهت تمرکز رسانه ای که بر روی انها وجود دارد و علاوه بر آن اسپانسرهای قوی، دو قشر برجسته و برخوردار از ثروت و شهرت شناخته می شوند و با کمک قدرت رسانه به راحتی افراد جامعه را تحت تاثیر قرار می دهند و البته به همان میزان تأثیرگذاری به سادگی و با کوچکترین اشتباه و گاه سوبرداشت شهرت آنها بلای جان انها می شود تا با تولید یک خبر داغ یک فاجعه اجتماعی را رقم بزنند.
با نابودی رسانه های رسمی و حرفه ای و شکل گیری رسانه های مجازی و بدون پشتوانه فکری مناسب این فاجعه های اجتماعی بیش از گذشته به چشم می آیند و از یک سو غول های پوشالی به عنوان الگو به جامعه معرفی می شوند و از سوی دیگر به راحتی این غول های پرورده شده رسانه ای با یک خطا در هم شکسته و ذهنیت یک جامعه را نسبت به الگوهای خود دچار اشفتگی می کند.

باید پیش از انکه رسانه ها و چهره های مشهور و ثروتمند را زیر سوال ببریم جامعه را وادار به پرسش از خود کنیم که آیا به درستی دست به انتخاب الگو زده است؟
ایا الگوبرداری از افراد نباید بر اساس حرفه، هنر، استعداد، مسیر تلاش و کوشش و اخلاق و شخصیت صورت بگیرد و نباید به سادگی یک فرد را به صرف شهرت در یک زمینه و کسب ثروت فردی کامل و مناسب برای الگوبرداری دانست.
نکته قابل تامل دیگر در باب چهره های مشهور این است که هم خود انها و هم سیاست گذاران فرهنگی و هنری باید بدانند اموزش جهت حضور و نقش افرینی در جامعه است. رویدادهایی که در رسانه های مجازی شاهد هستیم به خوبی نشان می دهد سلبریتی ها با وجود سال ها حضور در سینما و تلویزیون اصلا درک درستی از رسانه و کارکردهای ان ندارند و اگرچه گاهی در حرفه خود اتفاقات حرفه ای را رقم زده اند اما هنگام حضور در رسانه یا نقش افرینی در جامعه هرگز عملکرد خوبی نداشته اند و این نابلدی فقط موجب کاهش محبوبیت انها نشده است بلکه بدبینی و بی اعتمادی عمیقی را به جامعه تزریق کرده اند که آسیب های ان گاه قابل جبران نیست.

رسانه ها به دلیل وضعیت فاجعه بار فرهنگی کشور و مدیریت ضعیف اقتصاد رسانه در سال های اخیر با هدف تجاری سازی اخبار خود و جذب مخاطب به جای فرهنگ‌سازی و کمک به اگاهی رسانی مطلوب به جامعه مسیر نادرست برند سازی و تخریب را در دستور کار خود قرار داده اند و از یک سو با شهرت افراد ارتزاق می کنند و از سوی دیگر با نابودی چهره های مشهور نان می خورند.

مردم اگر نسبت به این موضوعات اگاه نباشند با کوچکترین خبر و رویداد دچار تنش و حتی اشفتگی می شوند و در تشخیص مسیر درست و انتخاب الگوی مناسب با تردیدهای فراوان روبرو خواهند شد.
یک جامعه موفق و سالم بیش از انکه به سلبریتی نیاز داشته باشد به معرفی چهره های متفکر، فیلسوف، دانشمند و اخلاق مدار نیاز دارد تا قبل از هر چیز برای داشتن زندگی سالم تربیت شود و پس از برخورداری از اموزش صحیح برای کسب شهرت و ثروت گام بردارد.
جامعه ای که توسط سلبریتی ها هدایت می شود بدون تردید باید همانند یک بازیگر هر روز رنگ عوض کند و ریا، دروغ و بازی بخش جدایی ناپذیر افراد ان جامعه خواهد بود.
(سینا ایرانپور انارکی - 7 تیر 98)