ای انارک ترا دوباره خواهیم ساخت! (2)

چند شب پیش هنگام تلگرام گردی در یکی از گروه ها دیدم دوستی با شور و شوق بسیار، ایده ای عجیب و پرهزینه با کارآفرینی ناچیز آنهم برای زمانی کوتاه در سال برای اشتغال زایی در انارک داده بود. چیزی در حد "والیبال ساحلی". که نه در کوتاه مدت و نه حتی درازمدت جواب نیاز بیکاری جوانان را نمی دهد و  راستش را بخواهید مخم هنگ کرد.
مانند دیگر گفت و گوها دوستانی به حمایت از این طرح رؤبایی و برخی به انتقاد پرداخته بودند که فقط سود مطرح کردن این ایده همین حرف ها و تمرین گوش کردن به حرف یکدیگر بود. پیش خود گفتم چرا عجیب و غریب شده ایم و راه های ساده کارآفرینی  را کنار گذاشته ایم.

شاید از خود بریده ایم و برای فرافکنی و رفع مسئولیت خود، ذهنمان بیش از حد لزوم پیچیده شده است! و ما ساده اندیشان همچون دیگر مردم باید به گونه ای دیگر بیندیشیم. و جالب است اجرای درخواست را به شهردار و شورای شهر هم داده بود که ربطش را به آنان اصلاً تشخیص ندادم.

همشهریان گرامی، حوض هرقدر بزرگ، تمیز و کاشیکاری شده باشد و زیبا بنظر برسد تا موقعی که ماهی در آن نباشد،  لطفی ندارد. انارک بدون جولان جوانان راه به جایی نمی برد.

اینجا را کاهگل کنید، آنجا را ایزوگام نمایید، مطرب بیاورید، دنبال این و آن راه بیفتید، جلسه میوه و شیرینی و موزخوران بگذارید. هم را تأیید و به به و چهچه کنید، بیابان را برای رضای خدا! شخم بزنید اما تا کار برای انارکی و انارک نشینان نباشد جوانان بر نمی گردند و کهنسالان جای جوانان که نیروی محرکه اقتصادی جامعه می باشند را پر نمی کنند. دو صد گفته چون نیم کردار نیست.
حوانان که بیایند رونق یه انارک بر می گردد، مدارس دوباره پر از خنده و شادی دانش آموزان می گردد. فروشگاه ها پر از مشتری و پدران و مادران ما راضی از مشاهده شهری که روزی مالامال از کارگران خارجی و داخلی بود.

بهتر است به خود آییم، شاید فردا خیلی دیر باشد!